دانلود رايگان

بررسي اثر تغيير مشخصات ترك بر ارتعاشات آزاد صفحه ي تركدار با ترك سرتاسري

در اين مقاله با استفاده از روش تحليلي با استفاده از فاكتور شدت تنش، ارتعاشات آزاد يك صفحه ي تركدار،با ترك سرتاسري مورد بررسي قرار گرفته است.ترك در نظر گرفته شده،موازي يكي از لبههاي صفحه مي باشد.با فرضباز بودن ترك در تمام شرايط ديناميكيمي توان از اثرات غير خطي ارتعاشات صفحه اجتناب كرد.سه لبه ي صفحه ي مورد نظر داراي شرايط مرزي با تكيه گاه ساده بوده و لبه ي چهارم آزاد مي باشد.حضور ترك باعث ايجاد انعطاف پذيري موضعي در محل ترك مي شود.اين انعطاف پذيري با فاكتور شدت تنش مدل شده است.با در نظر گرفتن اين حقيقت كه خط تركصفحه را به دو بخش تقسيم مي كند،و همچنين با اعمال شرايط مرزي( در محل ترك و لبه هاي صفحه) به توابع شكل مود هر بخش، تحليل ارتعاشات صفحه ي تركدار به يك مسئله ي مقدار ويژه تبديل شده است.و اثر تغيير مشخصات ترك بر اين مقادير ويژه مطالعه و امكان تشخيص ترك با مطالعه ي تغييرات فركانس ارتعاشات بررسي شده است.همچنين الگوي رياضي مناسب براي تغييرات فركانس طبيعي بر حسب مشخصات ترك ارائه شده است

بررسي اثر ضريب پواسون بر فركانسهاي طبيعي در نانو/ميكروتيرهاي تيموشنكو تحت بار محوري

اثر مقياس كوچك روي ارتعاشات محوري نانو ميله تحت بارگذاريهاي الكتريكي و گرمايي

در اين مقاله، با استفاده از تئوري الاستيسيته غير محلي، ارتعاشات محوري نانو ميله الاستيك تحت تاثير شرايط الكتريكي و گرمايي بررسي ميگردد. معادلهي تنش-كرنش براي نانو ميله تحت بارهاي الكتريكي و گرمائي با در نظر گرفتن اثر مقياس كوچك بدست ميآيد. پس از آن توزيع دماي نانو لوله با استفاده از شرايط مرزي و معادله هدايت گرمايي براي حالت پايدار محاسبه شده، همچنين تغييرات ميدات الكتريكي بر اساس معادله ماكسول بدست ميآيد. سپسنيروي محوري برحسب كرنشمحوري، تغييرات ميدان الكتريكي و توزيع دما بدست آمده، كه با جايگذاري در معادله حركت، فركانس طبيعي نانو ميله تحت تاثير اثر مقياس كوچك و بارهاي الكتريكي براي شرايط مرزي دو سر گيردار و يك سر گيردار- يك سر آزاد محاسبه شده است. نتايج نشان ميدهد كه فركانس طبيعي با افزايش نسبت ثوابت پيزوالكتريك به دي الكتريك افزايش مييابد.

بررسي پايداري و اثر ضريب كيفيت مكانيكي روي كنترل ارتعاشات به روش پالس- سوئيچينگ نيمه-اكتيو

در اين مقاله كنترل ارتعاشات به روش پالس- سويچينگ و پايداري آن ، مورد مطالعه قرار گرفته است . پس از آن اثر ضريب كيفيت مكانيكي يروي اين روش كنترل مورد بررسي قرار گرفته است . دراين روش از المانهاي پيزوالكتريك جهت كنترل ارتعاشات استفاده مي شود. المان پيزوالكتريك توسط يك سوئيچ الكترونيكي به مداري الكتريكي كه شامل يك سلف است وصل مي شود. سوئيچ بطور لحظه اي روي اكسترمم هاي سيگنال جابجايي يا ولتاژ پيزوالكتريك صورت ميگيرد,درست لحظه اي كه بيشترين انرژي الكترواستاتيك روي الكترودهاي پيزوالكتريك ذخيره شده است. اگر تحريك هارمونيك باشد شكار اين اكسترممها ساده است اما اگر تصادفي باشد پيدا كردن اين اكسترممها و اينكه كدام اكسترمم جهت انجام سويچ انتخاب شود كار دشواري است. بنابراين با مطالعه آماري سيگنال جابجايي يا ولتاژ حاصل از المان پيزوالكتريك ، توسط مقدارميانگين وانحراف از معيار، معياري جهت تخمين اكسترمم سيگنال درآينده وتصميم جهت انجام سوئيچ معرفي مي شود. با انجام سوئيچ در لحظات مناسب ميرايي قابل توجهي حاصل شده ودامنه ارتعاش سيستم كاهش مي يابد.

بررسي پايداري و اثر ضريب كيفيت مكانيكي روي كنترل ارتعاشات به روش پالس- سوئيچينگ نيمه-اكتيو

در اين مقاله كنترل ارتعاشات به روش پالس- سويچينگ و پايداري آن ، مورد مطالعه قرار گرفته است . پس از آن اثر ضريب كيفيت مكانيكي يروي اين روش كنترل مورد بررسي قرار گرفته است . دراين روش از المانهاي پيزوالكتريك جهت كنترل ارتعاشات استفاده مي شود. المان پيزوالكتريك توسط يك سوئيچ الكترونيكي به مداري الكتريكي كه شامل يك سلف است وصل مي شود. سوئيچ بطور لحظه اي روي اكسترمم هاي سيگنال جابجايي يا ولتاژ پيزوالكتريك صورت ميگيرد,درست لحظه اي كه بيشترين انرژي الكترواستاتيك روي الكترودهاي پيزوالكتريك ذخيره شده است. اگر تحريك هارمونيك باشد شكار اين اكسترممها ساده است اما اگر تصادفي باشد پيدا كردن اين اكسترممها و اينكه كدام اكسترمم جهت انجام سويچ انتخاب شود كار دشواري است. بنابراين با مطالعه آماري سيگنال جابجايي يا ولتاژ حاصل از المان پيزوالكتريك ، توسط مقدارميانگين وانحراف از معيار، معياري جهت تخمين اكسترمم سيگنال درآينده وتصميم جهت انجام سوئيچ معرفي مي شود. با انجام سوئيچ در لحظات مناسب ميرايي قابل توجهي حاصل شده ودامنه ارتعاش سيستم كاهش مي يابد.

بررسي پايداري و اثر ضريب كيفيت مكانيكي روي كنترل ارتعاشات به روش پالس- سوئيچينگ نيمه-اكتيو

در اين مقاله كنترل ارتعاشات به روش پالس- سويچينگ و پايداري آن ، مورد مطالعه قرار گرفته است . پس از آن اثر ضريب كيفيت مكانيكي يروي اين روش كنترل مورد بررسي قرار گرفته است . دراين روش از المانهاي پيزوالكتريك جهت كنترل ارتعاشات استفاده مي شود. المان پيزوالكتريك توسط يك سوئيچ الكترونيكي به مداري الكتريكي كه شامل يك سلف است وصل مي شود. سوئيچ بطور لحظه اي روي اكسترمم هاي سيگنال جابجايي يا ولتاژ پيزوالكتريك صورت ميگيرد,درست لحظه اي كه بيشترين انرژي الكترواستاتيك روي الكترودهاي پيزوالكتريك ذخيره شده است. اگر تحريك هارمونيك باشد شكار اين اكسترممها ساده است اما اگر تصادفي باشد پيدا كردن اين اكسترممها و اينكه كدام اكسترمم جهت انجام سويچ انتخاب شود كار دشواري است. بنابراين با مطالعه آماري سيگنال جابجايي يا ولتاژ حاصل از المان پيزوالكتريك ، توسط مقدارميانگين وانحراف از معيار، معياري جهت تخمين اكسترمم سيگنال درآينده وتصميم جهت انجام سوئيچ معرفي مي شود. با انجام سوئيچ در لحظات مناسب ميرايي قابل توجهي حاصل شده ودامنه ارتعاش سيستم كاهش مي يابد.

بررسي تئوري و تجربي اثر دماي محيط بر ميزان مصرف بخار در چيلر جت بخار

اژكتورها 1 يا جتپمپها وسايلي هستند كه براي جابجايي، تراكم و يا اختلاط گازها، مايعات و جامدات استفاده ميشود. اين پمپها شامل سه جزء اصلي نازل، هد و ديفيوزر ميباشند. در اين مقاله ابتدااژكتور با عامل محركه بخار معرفي و عملكرد آن در شرايط مختلف محيطي براي استفاده در چيلر ها مورد بحث قرار گرفته است. سپس با فرض وجود تعادل ترموديناميكي در مقاطع مختلف اژكتور و با استفاده از قوانين بقاء جرم، اندازه حركت و انرژي حاكم بر حجم معيار بين مقاطع آن، به عنوان ورودي برنامه تحليل عملكرد چيلر استفاده ميشود. از تحليل نتايج خروجي برنامه محاسباتي درمييابيم كه با تغيير شرايط محيطي چيلر براي مصرف بهينه بخار ميتوان از دما يا فشار كندانسور فرمان گرفت و با استفاده از يك شير كنترل فشار، مصرف بخار را بهينه كرد. در انتها نتايج حاصل از نرمافزار براي تغييرات شرايط هواي محيط با نتايج تجربي حاصل از تغيير ميزان بخار محرك وروردي سيستم مقايسه و نمودارهاي استخراجشده رسم گرديده است.

بررسي اثر اينرسي دوراني و تغيير شكلهاي برشي بر فركانسهاي طبيعي نانولوله كربني با روش DTM

در اين مقاله اثر اينرسي دوراني، تغيير شكلهاي برشي و شرايط مرزي بر محاسبه فركانسطبيعي نانولولههاي كربني تك ديواره مورد مطالعه قرار گرفته است. فركانسهاي طبيعي نانولوله كربني تكديواره با سه شرط مرزي مختلف دو طرف تكيه گاه ساده، يك سر گيردار و دو سر گيردار به كمك دو مدل تير اويلر-برنولي و تير تيموشنكو محاسبه گرديده، تأثير در نظر گرفتن يا چشم پوشي ازاينرسي دوراني و نيروهاي برشي بر مقدار فركانسهاي طبيعي محاسبه شده مورد بررسي قرار گرفته است. به منظور حل تحليلي معادلات ارتعاشي تيرها با هر نوع شرط مرزي از تكنيكي قوي بنام روش انتقال ديفرانسيليDTM) استفاده گرديده است. نتايج نشان مي دهد كه در نظر گرفتن اينرسي دوراني و نيروهاي برشي در محاسبه فركانس طبيعي اول نانولوله حائز اهميت بوده، حال آنكه از اهميت آن در محاسبه ساير فركانسهاي طبيعي كاسته مي شود. همچنين اين اثرات در مدل تير دو طرف تكيه گاه ساده به نوعي يكديگر را خنثي نموده، در نظر گرفتن يا عدم در نظر گرفتن اينرسي دوراني و نيروهاي برشي تأثير چنداني بر فركانسهاي طبيعي محاسبه شده در اين حالتندارند

بررسي اثر انحناء گوشه هاي لوله جدارنازك جاذب انرژي با مقطع شبه مربعي در برخورد محوري

در اين مقاله، به كمك نرم افزار اجزاي محدود LS-DYNAبرخورد محوري لوله هاي جدارنازك فلزي شبيه سازي گرديده و افزون بر اين، براي مقادير ضخامت، محيط و طول برابر، اثر افزايش انحناء گوشههاي مقطع مربعي بر ميزان جذب انرژي ويژه جرمي، مقدار نيروي ميانگين و مقدار تغييرشكل بيشينه مورد بررسي و مقايسه قرار گرفته است. نتايج به دست آمده حاكي از آن است كه با افزايش ميزان انحناء گوشهها در شكل مقطع شبهمربعي و نزديك شدن به شكل مقطع دايرهاي در اين لوله ها، شكل بهينه اي وجود دارد كه در آن، مقادير جذب انرژي ويژه جرمي و نيروي ميانگين، بيشترين و مقدار تغييرشكل بيشينه، كمترين است

بررسي عددي اثر نانوسيال بر ضريب انتقال حرارت جابجايي روي ديواره پائيني يك محفظه با جابجايي آزاد

افزودن نانو ذرات به سيال باعث تغيير خواص ترموفيزيكي آن مي شود. براي ذرات فلزي افزايش ضريب رسانايي و لزجت سيال مورد قبول است. اين مسئله مي تواند در انتقال حرارت جابجايي بسته به نوع جريان و سيال باعث افزايش يا كاهشضريب انتقال حرارت شود. در كار حاضر از يك مدلسازي عددي براي بررسي تاثير نانو ذرات بر انتقال حرارت جابجايي آزاد در يك محفظه بسته استفاده شده است. نتايج نشان مي دهد كه در چنين جريانهاي آرامي تاثير افزايش لزجت بيشتر بوده و سرعت جريان كاهش مي يابد. در نتيجه در محدوده غلظت 2 تا 10 درصد، ضريب انتقال حرارت حدود 30 درصد كاهش مي يابد.