دانلود رايگان

حـسـابـداري مـديـريـت به عنوان يك فرآيند رفتاري

در سال‌هاي اخير، رشته حسابداري مديريت پيشرفت‌هاي قابل توجهي در توسعه تكنيك‌هاي حسابداري و اعمال كنترل‌هاي جديد و توجه ويژه به مفهوم كيفيت در سازمان‌ها را به همراه داشته است. اين تحولات عبارتند از نوآوري‌ها در زمينه‌هايي از قبيل سيستم‌هاي مبتني بر كامپيوتر، بودجه انعطاف‌پذير، بهبود در روش‌هاي هزينه‌يابي و استفاده از انواع روش‌هاي كمي و كيفي در جمع‌آوري، تجزيه و تحليل و گزارش داده‌هاي حسابداري مي‌باشد. بدين ترتيب اين امري روشن است كه حسابداري مديريت به سرعت در حال ورود به دوره جديدي از افزايش سطح مهارت‌هاي فني و پيچيده در حال حركت است. با اين حال، در يك بعد انتقادي، حسابداري مديريت هنوز بنظر مي‌رسد در دوره قرون تاريك سير مي‌كند. در حالي كه از يك طرف، حسابدارها نيازمند تبديل شدن به افرادي متخصص با استفاده از ابزاري قدرتمند و فني هستند و از سوي ديگر، هنوز حسابداران متمايل به نشان دادن وضعيت خود از عدم آگاهي از ملاحظات رفتاري در سازمان‌هاي خود براي استفاده از تحليل‌هاي خود به عنوان ابزار حسابداري مديريت هستند در حالي كه اين موضوعي بسيار تأسف آور است زيرا برآيند آن به حدي است كه تكنيك‌هاي حسابداري گاهي اوقات مي‌تواند پاسخ‌هاي رفتاري ناخواسته، قدرتمند و پيچيده‌تر از اين تكنيك‌ها به استفاده‌كنندگان ارائه دهد زيرا كه اين احتمال وجود دارد كه عوامل ناشي از سوءاستفاده در يك سازمان ناشي از يك نظريه رفتاري ناخواسته و پيش‌بيني نشده كه مي‌تواند تبعات منفي زيادي را براي سازمان منجر شود، صورت پذيرد.

نظارت حقوقي و ارزش شركت بحران مالي كلي (شواهدي از چين )

ما دريافتيم كه اقدامات متهورانه (جسورانه)دولتي (SOES)چيني ها كه اندكي قبل از بحران مالي كلي انجام شد، درطول بحران نتايج بهتري به همراه داشت، خصوصا زمانيكه آنها بر اساس بدهي بانكي عمل كردند. اين مطلب نشان مي دهد كه مالكيت بومي (دولتي)، فشارهاي مالي را در طول دوره ي بحران كاهش مي دهد. مالكيت سهامداران بزرگ يك ارتباطU شكل با عملكرد دوره ي بحران دارد كه بيان مي كند، تمركز مالكيت، فشارهاي مالي را كاهش مي دهد و مسائل سلب مالكيت بوجود مي آورد. ماهمچنين دريافتيم كه مالكيت مديريتي بطور رضايت بخشي با عملكرد دوره ي بحران SOEها همراه مي باشد. اين نتايج، پيشنهاد مي كند كه مالكيت مديريتي مشكلات سلب مالكيت را در SOESها كاهش مي دهد. در آخراينكه شركت هاي چيني كه يك مامور حسابداري معتبر را پذيرفته اند، كاهش كمتري در ارزش شركت (fire value) در طول بحران مالي كلي داشته اند.

نسبتهاي مالي و تجزيه و تحليل‏ صورتهاي مالي بانكها

مقدمه‏ تا قبل از سال 1960 ميلادي تفاوتهاي‏ عمده‏اي ميان روشهاي حسابداري و گزارشگري مالي بانكها با اصول متداول‏ حسابداري وجود داشت.از اين سال‏ به تدريج تلاشهايي براي انطباق روشهاي‏ حسابداري بانكها با اصول متداول‏ حسابداري صورت گرفته است.گرچه اين‏ تلاشها هم اكنون نيز ادامه دارد،ليكن كماكان‏ تفاوتهاي با اهميت و اجتناب‏ناپذيري در اين‏ زمينه وجود دارد.اين تفاوتها ناشي از شرايط خاص صنعت بانكداري است كه آن‏ را از ساير بنگاههاي اقتصادي متمايز مي‏سازد.بديهي است اين تفاوت در كشور ما بيش از ساير كشورهاست زيرا عمليات‏ بانكداري در ايران براساس قانون عمليات‏ بانكي بدون ربا انجام مي‏شود.اين تفاوتها را مي‏توان به شرح زير برشمرد:

برخلاف ترازنامه ساير بنگاههاي‏ اقتصادي،ترازنامه بانكها را نمي‏توان به‏ اقلام جاري و غيرجاري(بلندمدت)تفكيك‏ كرد.

شكل صورتحساب سود و زيان بانكها نيز با شكل عمومي صورتحساب سود و زيان ساير بنگاههاي اقتصادي متفاوت‏ است.

به رغم اينكه روش حسابداري نقدي‏ مغاير با اصول متداول حسابداري است‏ ليكن مبناي حسابداري برخي از عقود اسلامي از جمله مشاركت مدني و مضاربه‏ با توجه به ماهيت خاص آنها و همچنين‏ مقررات ابلاغ شده از سوي بانك مركزي‏ جمهوري اسلامي ايران به صورت نقدي‏ مي‏باشد.

با توجه به تفاوتهاي مطرح شده‏ پيشگفته،بديهي است كه نسبتهاي مالي و همچنين ابزار لازم براي تجزيه و تحليل‏ صورتهاي مالي بانكها نيز قدري متفاوت از نسبتهاي مالي و ابزار متداول تجزيه و تحليل است.در اين مقاله سعي شده است‏ روشهاي تجزيه و تحليل صورتهاي مالي و نسبتهاي مالي مربوط به صنعت بانك ارائه‏ گردد."البته گفتني است كه مطالب ارائه‏ شده در اين مورد براساس سيستم بانكداري‏ مبتني بر بهره بوده است كه به جهت نداشتن‏ كاربرد در كشور ما،اصلاحات لازم به‏ منظور انطباق آن با سيستم بانكداري بدون‏ ربا و مبتني بر عقود اسلامي انجام پذيرفته‏ است.با توجه به سابقه محدود موضوع در ايران،مطالب ارائه شده در اين مقاله‏ نمي‏تواند قطعي و بدون اشكال تلقي گردد، به ويژه آنكه در حرفه حسابداري،كارايي و قابليت به كارگيري هريك از ابزارهاي ارائه‏ شده تجزيه و تحليل حتما بايد در عمل‏ مورد آزمون قرار گيرد و به تناسب تعديل‏ شود.

تجزيه و تحليل مثلث تقلب مطابق با مدل ريسك حسابرسي

مفهوممثلثتقلبدرادبياتحرفه‌ايحسابداريوحسابرسيدربيانيهشمارهSAS-99 تحتعنوانبررسيتقلبدرسطحصورت‌هايماليتعريفشدهاست. برهميناساس مطابق با بيانيه مذكورمثلثتقلبداراي3 مفهوم در 3 ضلع يك مثلث بشرح زير مي‌باشد چرا كه تقلبدر سازمانزمانيرخخواهد داد كهعواملي همچون: 1- فشار/ تشويق، 2- فرصت، 3- نگرش، در سازمان مورد توجه قرار نگرفته باشد.

مؤسسات عالي حسابرسي در مواجه

نقش مؤسسات عالي حسابرسي در مواجه با عواقب ناشي از بحران مالي و اقتصادي اخير

امروزه با توجه به نتايج حاصل از بحران اقتصادي و در نظر گرفتن نقش و جايگاه حسابرسان در گزارشگري نسبت به وجود چنين بحراني فشار قابل توجهي را از طرف ذينفعان متعدد به گزارشات و اطلاعات مالي حسابرسي و تأييد شده توسط مؤسسات حسابرسي بر روي مؤسسات عالي حسابرسي در حوزه اتحاديه اروپا بوجود آورده است. كاهش در سطح دسترسي به منابع و محدوديت حاكم بر آن‌ها، افزايش و حجم رو به رشد انتظارات ذينفعان در سازمان‌ها و دولت‌ها، شامل (شهروندان، نهادهاي مدني، گروه‌هاي سرمايه‌گذاران، دولت و غيره) در نتيجه بحران مالي و اقتصادي و شوك‌هاي غيرقابل پيش‌بيني ديگر و ...، عملاً نتيجه عدم تعادل در اقتصاد و جامعه را در بر داشته است كه بخشي از اين عدم تعادل در ارتباط با مديريت مؤثر بر نحوه خرج‌كرد هزينه‌هاي پولي مردم است.

بر همين اساس بمنظور برون رفت از فشار موجود در اتحاديه اروپا مؤسسه عالي حسابرسي (SAI) به عنوان حسابرسي مستقل (خارجي) و - حسابرس بودجه- دولت‌هاي حوزه اتحاديه اروپا تعيين گرديده تا بمنظور تحصيل و دستيابي به سطح مناسبي از سطح اطمينان‌بخشي در تأثيرگذاري حسابرسي با استفاده از ورودي‌هاي متعدد مأخوذه از فرآيند حسابرسي و ساير عوامل مؤثر بر آن در راستاي دستيابي به سطح اعتمادبخشي و شفافيت در پاسخگويي دولت‌ها در قبال ذينفعان – آحاد مردم- اقدامات لازم و كنترل‌هاي مربوطه را انجام دهند. در پاسخ به تغييرات بوجود آمده و شرايط اقتصادي موجود ضرورت دارد كه كشورهاي اتحاديه اروپا با سيال نمودن و به جريان انداختن منابع غيرمتعارفي از جمله دانش و سرمايه اجتماعي خود كه در سطح كشورها و سازمان‌هاي آن‌ها وجود دارد عملاً امكان انطباق‌پذيري بيشتر و مؤثرتري در ارتباط با توجه به نياز ذينفعان و بمنظور دستيابي به اهداف استراتژيك تعريف شده در كشور خود را مهيا نمايند.

ويژگي‌هاي كيفي اطلاعات حسابداري مديريت و نقش آن در تصميم‌گيري مديريت

در اواخر قرن نوزدهم مديريت علمي به عنوان رشته‌اي خاص توسط فردريك تيلور مطرح گرديد. مديريت علمي بطور بسيار خلاصه روش برخورد منظم و منطقي با مسائل سازمان‌ها بمنظور يافتن مناسب‌ترين راه براي انجام هر كار است و بر كسب اطلاع دقيق و كامل از آنچه مي‌گذرد و نتايجي كه بر اثر هرگونه تغيير حاصل مي‌شود تأكيد دارد. اين نوع از مديريت نياز زيادي به اطلاعاتي از قبيل بهاي تمام شده محصولات و خدمات، مقدار توليد، هزينه اجزاء مختلف توليد، قيمت فروش محصولات و خدمات و ظرفيت منابع مختلف نظير ظرفيت توليدي ماشين‌آلات و تجزيه و تحليل اين اطلاعات داشت. اين جريان، نياز به اطلاعات و بخصوص اطلاعات مالي را فزوني بخشيد.

افزايش استفاده مديران از اطلاعات مالي موجب شد كه روش‌هاي هزينه‌يابي توليدات، خدمات و فعاليت‌ها بهبود و توسعه يابد و اطلاعات مفصل‌‌تري از جنبه‌هاي مختلف مالي فعاليت‌ها فراهم آيد. بدين‌ترتيب حسابداري مديريت به عنوان رشته‌اي خاص در اوايل قرن حاضر شكل گرفت.

سازمان‌ها و شركت‌ها و حسابداري اجتماعي

حسابداري مسئوليت‌هاي اجتماعي (يا به عنوان ديگر حسابداري و حسابرسي مسئوليت اجتماعي) عبارتست از حسابداري اجتماعي و زيست محيطي، ارائه گزارش نسبت به مسئوليت اجتماعي شركت‌ها مي‌باشد. به تعبيري ديگر گزارش مسئوليت اجتماعي شركت شامل يك گزارش با ابعاد مالي و غيرمالي موضوعات حسابداري مي‌باشد كه در آن گزارشي از فرآيند انتقال اثرات اجتماعي و زيست محيطي ناشي از مجموعه اقدامات اقتصادي سازمان را به صورت ويژه مورد توجه قرار مي‌دهد. اين گزارش ممكن است براي گروهي از آحاد جامعه و يا كل جامعه‌اي است كه سازمان‌هاي بزرگ در آن حوزه در تعامل با آنها فعاليت مي‌نمايند.

حسابداري مسئوليت اجتماعي موضوعي است كه معمولاً در زمينه كسب و كار و يا ارائه و جمع‌بندي اطلاعات نسبت به مسئوليت اجتماعي شركت‌ها (CSR) مي‌باشد. اگرچه صرفاً انتظار مي‌رفته است كه همه اين ابعاد و موضوعات در گروهي خاص از سازمان‌ها از جمله سازمان‌هاي غيردولتي، سازمان‌هاي خيريه و سازمان‌هاي دولتي به صورتي بسيار مؤثرتر و يا به تعبيري ديگر به عنوان رسالت ويژه اين سازمان‌ها مطرح و براي آنها مهم‌تر باشد به گونه‌اي كه آنها ممكن است در حسابداري مسئوليت اجتماعي در قياس با ساير شركت‌ها از مسئوليت بيشتري برخوردار باشند.

بيلان يا ترازنامه

ترازنامه يا بيلان عبارتست از صورتحسابي است كه وضعيت مالي يك موسسه را در يك زمان مشخص نشان مي‌دهد.صورتي كه وضع مالي يك موسسه را در يك تاريخ معين نشان مي دهد.

در ترازنامه سه قلم اطلاعاتي دارايي، بدهي و سرمايه مشخص مي‌گردد.بدهكاران به شركت نيز جز دارايي‌هاي شزكت محسوب مي‌گردند ، زيرا بدهكاران نيز در نهايت با پرداخت پول به صندوق شركت و يا پرداختهاي از نوع ديگر (چك و...) موجب افزايش دارايي ترازنامه ميشوند.

ترازنامه در واقع همان معادله حسابداري است كه در آن ارقام مربوط به هريك از دو طرف معادله تفكيك و با طبقه بندي جزييات نمايش داده شده است و به عبارتي ترازنامه صورتي از مايملك و بدهيهاي يك موسسه مي باشد.

آشنايي مختصر با مفاهيم ماليات بر ارزش افزوده

مقاله پيش رو بطور كامل و جامع به بررسي مقالات حسابداري ماليات بر درآمد(AFIT) مي پردازد. در بخش نخست اشاره اي داريم به شناسايي چهار جنبه مشخص حسابداري ماليات بر درآمد و نگاه كوتاهي نيز به قوانين مرتبط با اين حسابداري خواهيم داشت. سپس مقالات و مطالعات موجود در را بتفصيل بررسي نموده و پيشنهاداتي براي تحقيقات آتي داريم. در اين مقاله ضمن تاكيد بر سوالات موجود به حوزه هايي پرداخته ايم كه مستلزم توجه تحقيقاتي بيشتري هستند و قطعاً آناليز بيشتري مي طلبند.

اين مقاله به يكي از پيچيده ترين حوزه هاي گزارش مالي يعني حسابداري درآمد بر ماليات(AFTI) مي پردازد. AFIT فرايندي است كه 1. پرداخت هاي نقدي ماليات در آينده و استرداد حاصل معاملات جاري و قبلي بواسطه آن بعنوان دارايي ها و ديون ماليات معوق ثبت شده تا وضعيت مالي شركت را بدرستي نشان دهد و 2. بمنظور درست نشان دادن عملكرد مالي شركت هزينه ماليات بر درآمد گزارش مي شود. حسابداري ماليات بر درآمد و كاربردهايش در گزارش مالي و برنامه ريزي مالياتي پيش از اين هزاره چندان مورد توجه گروهها و جمع هاي روشنفكرانه نبود. در حاليكه در سال هاي اخير توجه محققان حسابداري و محققان مالياتي به حدي به حسابداري ماليات بر درآمد معطوف شده كه AFIT به فعال ترين حوزه تحقيقات حسابداري در تنظيم(وضع) ماليات تبديل شده است. تقريباً اكثر مطالعات انجام گرفته تجربي بوده اند كه مفاد اطلاعات نهايي حساب هاي مالي و نقش آن ها در مديريت درآمدها را تست مي كنند. بمنظور ارائه ساختاري جهت آگاهي از مقالاتي از اين دست، به چرايي تفاوت AFIT با ساير موضوعات گزارش مالي پرداخته و اشاره اي گذرا به اصول اوليه حاكم بر گزارش حسابداري ماليات بر درآمد داريم و ضمن مرور مقالات موجود موارد مهم تر را مشخص نموده و ساير سوالات مورد نظر و مهم را شناسايي و به بررسي نقاط ضعف و فرصت هاي طبيعي تر مي پردازيم. طبق اطلاعات ما مقاله پيش رو نخستين مقاله تحقيقاتي جامع درمورد حسابداري ماليات بر درآمدها است. هدف اين مقاله علاوه بر معرفي محققان جديد به اين رشته ترغيب محققان فعال جهت گسترش و توسعه مرزهاي AFIT است. دستيابي به چنين مخاطبان گسترده اي چالش بزرگي محسوب مي گردد. در بخش 3 تعاريف بديهي از قوانين حاكم بر حسابداري ماليات بر درآمدها را براي آن دسته از خوانندگان بي اطلاع يا آن دسته از خوانندگاني آورده ايم كه اطلاعات كمي درمورد فرايند ماليات بر درآمد در صورتحساب هاي مالي شركت ها دارند. در صورت تمايل و داشتن اطلاعات نيازي به خواندن اين فصل نيست.

تحقيق كلي درمورد مفاهيم تخصصي حسابداري صنعتي

منظور از حسابداري صنعتي ( بهاي تمام شده ) چيست؟

حسابداري صنعتي شاخه اي از علم و فن حسابداري است كه وظيفه جمع آوري اطلاعات مربوط به عوامل هزينه و محاسبه بهاي تمام شده محصولات و خدمات را بر عهده داشته و با تجزيه و تحليل گزارشها و بررسي راههاي توليد روشهاي تقليل بهاي تمام شده توليدات را بيان مي كند.

اهميت حسابداري بهاي تمام شده براي چيست؟

در واقع حسابداري صنعتي يا حسابداري بهاي تمام شده يك ابزار بسيار مهم در اختيار مديريت مي باشد تا مديران را در برنامه ريزي، كنترل و نظارت و بررسي نتايج فعاليتها، ياري نمايد.

مديريت با استفاده از حسابداري صنعتي، بهاي تمام شده توليدات را محاسبه مي كند و كنترل خود را بر روي هزينه هاي مواد، دستمزد و ساير هزينه هاي توليد اعمال مي كند.

مديران اگر گزارشات دقيق و صحيحي از عوامل هزينه نداشته باشند در تصميم گيري خود در جهت افزايش توليد يا ساير تصميم گيريها و راه انجام تصميمات خود با مشكل مواجه خواهند شد.