پايان نامه تاثير ساخت قدرت بر تشديد ناسيوناليسم قومي
مقدمه:
امروزه بحث ايجاد وحدت و همگرايي ملي يكي از مسائل مهمي است كه كشورهاي داراي تنوع قومي با ان روبرو هستند.درگذشته با توجه به شيوه خاص حكومت داري بحث وحدت ملي به معناي امروز وجود نداشت. در هيچ يك ازامپراتوريهاي قديمي رابطه مردم وشاه رابطه دولت-ملت به معناي امروز نبوده است. دولت-ملت پديده جهان مدرن است كه برپايه نظريه قرارداداجتماعي شكل گرفته ودولت آن، شكلي از قدرت است كه يك ملت آن را بنيان گزاري كرده است.
با رونداستعمار و همچنين با جهانگيرشدن و نفوذ انديشه وتمدن غربي،مفهوم اين شكل از دولت در جهان سوم نيز گسترش يافت و باعث بوجود آمدن دولتهاي جديد از دل امپراتوريهاي قديمي ومستعمارات شد.بدلايل مختلف،همچون وارداتي بودن اين تفكر و همچنين نبود زيرساختهاي فرهنگي مناسب براي پذيرش ان، بزرگترين دغدغه اين كشورها همواره ايجاد انسجام، وحدت و همگرايي ملي بوده است.
دراواخر قرن نوزدهم با نفوذ انديشه هاي غربي درايران ما شاهد شكل گيري انديشه هاي ناسيوناليستي در ميان روشنفكران و بعضي نخبگان دربار،مثل اميركبير يا عباس ميرزا هستيم.اما بدلايل مختلف ازجمله ضعف حكومت مركزي، نااراميها و جدائي طلبي هاي قومي دراواخرحكومت قاجار وجود داشته است. ضعف حكومت مركزي باعث مي شد تا وحدت ملي همواره بصورت يك آرزو درميان ملي گرايان باقي بماند.آرزويي كه با روي كارآمدن دولت رضا شاه اميد ميرفت به واقعيت تبديل شود، يعني حكومت مقتدر مركزي كه توانائي غلبه بر جدائي طلبيهاي قومي،قبيله اي را داشته باشد.
تعداد صفحات 106 word
فهرست
مقدمه
بهره نخست:مفاهيم
فصل اول: قوميت و قوم گرائي
-سيري در نظريه پردازي در باره ناسيو ناليسم قومي
– پيشينه گرايان
– ابزارگرايان
– مفهوم قوميت
– فرق بين مفهوم قوميت و مليت
– اقليتهاي قومي
– عوامل پيوند دروني اقوام
– زبان
– نژاد
– سرزمين
– مذهب
-عوامل تاثير گزار بر سياسي شدن قوميتها
فصل دوم:ساخت قدرت
– نظام متمركز
– نظام فدرال
– نظام ديني
– نظام پوپوليستي
بهره دوم : بررسي قوميت در ايران
فصل اول: بررسي كلي قوميت و قوميت گرايي در ايرن
– علل گوناگون اقوام
-قوميت يا قبيله گرايي در تاريخ ايران
– علل سياسي شدن گروه هاي قومي
فصل دوم: بررسي گروه هاي قومي در ايران
– قوم كرد:
– محدوده جغرافيايي
– خاستگاه نژادي
– ويژگيهاي فرهنگي
– مذهبي
– زباني
– رابطه با مركز
– قوم ترك
– محدوده جغرافيايي
– خاستگاه نژادي
– ويژگيهاي فرهنگي
– مذهبي
– زباني
– رابطه با مركز
– قوم بلوچ
– محدوده جغرافيايي
– ويژگيهاي فرهنگي
– مذهبي
– زباني
-عوامل دوري و نزديكي از ساخت قدرت
– قوم تركمن
– محدوده جغرافيايي
– خاستگاه نژادي
– ويژگيهاي فرهنگي
– مذهبي
– زباني
– رابطه با مركز
بهره سوم: تاثير ساخت قدرت بر تشديد ناسيوناليسم قومي
فصل اول : روند ساخت قدرت در جمهوري اسلامي
– ويژگيهاي ساخت قدرت در سالهاي ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸
– ويژگيهاي ساخت قدرت در مابين سالهاي ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶
– ويژگيهاي ساخت قدرت در دوره اصلاحات
فصل دوم: بررسي گروه هاي قومي در دوران جمهوري اسلامي
-كردستان
-خواستهاي مردم كرد
– برخورد هاي غير خشونت آميز
– برخورد هاي خشونت آميز
– شماي كلي
– آذربايجان
– خواسته هاي سياسي
– زمينه هاي درگيري
– درگير ي و آشوب ها
– بلوچستان
-مقاومت بلوچها مقابل انقلاب
– گروه هاي درگير و خواسته هاي آنان
– علل درگيريها
– تركمن صحرا
– زمينه تارخي درگيري با مركز
– خواسته ها سياسي
– درگيري هاي صورت گرفته
-نتيجه گيري
2885
پايان نامه تاثير ساخت قدرت بر تشديد ناسيوناليسم قومي
مقدمه:
امروزه بحث ايجاد وحدت و همگرايي ملي يكي از مسائل مهمي است كه كشورهاي داراي تنوع قومي با ان روبرو هستند.درگذشته با توجه به شيوه خاص حكومت داري بحث وحدت ملي به معناي امروز وجود نداشت. در هيچ يك ازامپراتوريهاي قديمي رابطه مردم وشاه رابطه دولت-ملت به معناي امروز نبوده است. دولت-ملت پديده جهان مدرن است كه برپايه نظريه قرارداداجتماعي شكل گرفته ودولت آن، شكلي از قدرت است كه يك ملت آن را بنيان گزاري كرده است.
با رونداستعمار و همچنين با جهانگيرشدن و نفوذ انديشه وتمدن غربي،مفهوم اين شكل از دولت در جهان سوم نيز گسترش يافت و باعث بوجود آمدن دولتهاي جديد از دل امپراتوريهاي قديمي ومستعمارات شد.بدلايل مختلف،همچون وارداتي بودن اين تفكر و همچنين نبود زيرساختهاي فرهنگي مناسب براي پذيرش ان، بزرگترين دغدغه اين كشورها همواره ايجاد انسجام، وحدت و همگرايي ملي بوده است.
دراواخر قرن نوزدهم با نفوذ انديشه هاي غربي درايران ما شاهد شكل گيري انديشه هاي ناسيوناليستي در ميان روشنفكران و بعضي نخبگان دربار،مثل اميركبير يا عباس ميرزا هستيم.اما بدلايل مختلف ازجمله ضعف حكومت مركزي، نااراميها و جدائي طلبي هاي قومي دراواخرحكومت قاجار وجود داشته است. ضعف حكومت مركزي باعث مي شد تا وحدت ملي همواره بصورت يك آرزو درميان ملي گرايان باقي بماند.آرزويي كه با روي كارآمدن دولت رضا شاه اميد ميرفت به واقعيت تبديل شود، يعني حكومت مقتدر مركزي كه توانائي غلبه بر جدائي طلبيهاي قومي،قبيله اي را داشته باشد.
تعداد صفحات 106 word
فهرست
مقدمه
بهره نخست:مفاهيم
فصل اول: قوميت و قوم گرائي
-سيري در نظريه پردازي در باره ناسيو ناليسم قومي
– پيشينه گرايان
– ابزارگرايان
– مفهوم قوميت
– فرق بين مفهوم قوميت و مليت
– اقليتهاي قومي
– عوامل پيوند دروني اقوام
– زبان
– نژاد
– سرزمين
– مذهب
-عوامل تاثير گزار بر سياسي شدن قوميتها
فصل دوم:ساخت قدرت
– نظام متمركز
– نظام فدرال
– نظام ديني
– نظام پوپوليستي
بهره دوم : بررسي قوميت در ايران
فصل اول: بررسي كلي قوميت و قوميت گرايي در ايرن
– علل گوناگون اقوام
-قوميت يا قبيله گرايي در تاريخ ايران
– علل سياسي شدن گروه هاي قومي
فصل دوم: بررسي گروه هاي قومي در ايران
– قوم كرد:
– محدوده جغرافيايي
– خاستگاه نژادي
– ويژگيهاي فرهنگي
– مذهبي
– زباني
– رابطه با مركز
– قوم ترك
– محدوده جغرافيايي
– خاستگاه نژادي
– ويژگيهاي فرهنگي
– مذهبي
– زباني
– رابطه با مركز
– قوم بلوچ
– محدوده جغرافيايي
– ويژگيهاي فرهنگي
– مذهبي
– زباني
-عوامل دوري و نزديكي از ساخت قدرت
– قوم تركمن
– محدوده جغرافيايي
– خاستگاه نژادي
– ويژگيهاي فرهنگي
– مذهبي
– زباني
– رابطه با مركز
بهره سوم: تاثير ساخت قدرت بر تشديد ناسيوناليسم قومي
فصل اول : روند ساخت قدرت در جمهوري اسلامي
– ويژگيهاي ساخت قدرت در سالهاي ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸
– ويژگيهاي ساخت قدرت در مابين سالهاي ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶
– ويژگيهاي ساخت قدرت در دوره اصلاحات
فصل دوم: بررسي گروه هاي قومي در دوران جمهوري اسلامي
-كردستان
-خواستهاي مردم كرد
– برخورد هاي غير خشونت آميز
– برخورد هاي خشونت آميز
– شماي كلي
– آذربايجان
– خواسته هاي سياسي
– زمينه هاي درگيري
– درگير ي و آشوب ها
– بلوچستان
-مقاومت بلوچها مقابل انقلاب
– گروه هاي درگير و خواسته هاي آنان
– علل درگيريها
– تركمن صحرا
– زمينه تارخي درگيري با مركز
– خواسته ها سياسي
– درگيري هاي صورت گرفته
-نتيجه گيري
2885
تميز كردن نماي ساختمان