دانلود پروژه هوش هيجانى
فرمت:word
تعداد صفحات: 120
مقدمه : هوش هيجاني به عنوان مجموعه اي از عوامل كه مي تواند فرد را به طرف روابط سالم و توانايي براي پاسخ به كوشش هاي زندگي شخصي و حرفه اي در جهت مثبت هدايت كند ، تعريف شده است (مك مولن 2003) . نظريه پردازان هوش معتقدند كه IQ به ما مي گويد كه چه كار مي توانيم انجام دهيم. در حاليكه هوش هيجاني به ما مي گويد كه چه كاري بايد انجام دهيم . IQ شامل توانائي ما براي يادگيري تفكر منطقي ، انتزاعي مي شود . در حاليكه هوش هيجاني به ما مي گويد كه چگونه از IQ در جهت موفقيت در زندگي استفاده كنيم . هوش هيجاني شامل توانايي ما در جهت خودآگاهي هيجاني و اجتماعي ما مي شود و مهارت هاي لازم در اين حوزه ها را اندازه مي گيرد. همچنين شامل مهارت هاي ما در شناخت احساسات خود و ديگران و مهارت هاي كافي بر ايجاد روابط سالم با ديگران و حس مسئوليت پذيري در مقابل وظايف مي باشد . (منصوري 1380) . گلمن نيز معتقد است ، هوش هيجاني شامل توانايي ما براي حل مشكلات هيجاني انعطاف پذيري و قبول واقعيت مي شود . بر اساس مطالعات دانيل گلمن در بهترين شرايط همبستگي اندكي (7%) بين هوش عمومي و برخي از ابعاد هوش هيجاني وجود دارد . به طوريكه مي توان ادعا كرد و آنها عمدتاً ماهيت مستقل دارند . وقتي افراد داراي هوش عمومي بالا در زندگي تقلا مي كنند و افراد داراي هوش متوسط به طور شگفت انگيزي پيشرفت مي كنند ، شايد بتوان آن را هوش هيجاني بالاي آنان دانست (گلمن 1998) . مطالعات ريچارد (1995) نشان داد كه نمره كل هوش عمومي همبستگي اندكي (12%) با هوش هيجاني دارد و مطالعات بار . آن نشان داد كه عناصر هوش هيجاني از هوش عمومي مستقل است (دهشيري 1380) . بيان مسئله : در خانه مغز ما چيزي زندگي مي كند به نام IQ ، كه سالها فكر مي كرديم او فرمانرواي همه دستوراتي است كه از مغز صادر مي شود ورفتار ما بر اساس خير و صلاحـي كه او تشخيـص مي دهد ، بدون چون و چرا تحت رهبري اوستو هر كجا رفتار خردمندانه اي از كسي سر مي زند يا بر عكس عمل غير عاقلانه اي انجام مي داد سريع به او نسبت IQ بالا يا IQ پائين مي زديم . اما آيا يه راستي رفتار ما نشان دهنده هوش عمومي يا كلي ماست ، اگر اين چنين است چرا با وجود هوش بالا يا همان IQ بالا در بعضي افراد بازهم رفتارهاي عجيب و غريب و احمقانه اي بروز مي كند ؟ شايد به خاطر همين پيچيدگي بود كه الكسين كارل انسان را موجودي ناشناخته معرفي كرد . اما در سال 1990 يكي از اين ناشناخته ها توسط دانيل گلمن كشف شد كه نام هوش هيجاني يا EQ لقب گرفت . هوش هيجاني چيست ؟ و چه فرقي با هوش عمومي يا همان IQ دارد؟ ( سعيد سالاركيا 1385) . نظريه پردازان هوش هيجاني به ما مي گويند كه IQ به ما مي گويد كه چه كار مي توانيم انجام دهيم . در حالي كه هوش هيجاني به ما مي گويد كه چه كاري بايد انجام دهيم ، IQ شامل توانايي ما براي يادگيري تفكر منطقي او انتزاعي مي شود ، در حاليكه هوش هيجاني به ما مي گويد كه چگونه از IQ در جهت موفقيت در زندگي استفاده كنيم . (همان منبع) . در پژوهش حاضر مي خواهيم بدانيم ، EQ يا هوش هيجاني در بين دانشجويان رشته هاي مشاوره و مهندسي چه مقدار است ؟ اگر كمي دقت كنيم علت خيلي از موفقيت ها يا ناكامي ها ، استرس ها يا آرامش هاي دروني را مي توانيم از طريق EQ رديابي كنيم و از او انتظار داشته باشيم . لذا اميدواريم در پژوهش حاضر با شناخت ويژگي هاي هوش هيجاني و مقايسه آن در بين دانشجويان گامي در جهت رشد موفقيت ها و آرامش آنان برداريم . اهميت و ضرورت پژوهش : بعضي هوش عاطفي را به عنوان يك قايق نجات يا دستاويز بسياز محكمي مي پندارند كه به كمك آن مي توان از رنج ها و ناراحتي هاي زندگي عادي خلاص شد . عده اي هم به انكار اهميتي آن پرداخته و معتقدند كه به مفهوم كهنه و قديمي لباسي نو و تـازه و پر زرق و بـرق پوشانده اند . اما واقعيت هوش هيجاني چيزي فراتر از اين ادعاها و گزافه گويي هاست . صاحب نظران و پژوهشگراني كه به بررسي و مطالعه علمي هوش عاطفي مي پردازند معتقدند كه هوش عاطفي مي تواند كاربردها و تأثيرات مهمي
3022
دانلود پروژه هوش هيجانى
فرمت:word
تعداد صفحات: 120
مقدمه : هوش هيجاني به عنوان مجموعه اي از عوامل كه مي تواند فرد را به طرف روابط سالم و توانايي براي پاسخ به كوشش هاي زندگي شخصي و حرفه اي در جهت مثبت هدايت كند ، تعريف شده است (مك مولن 2003) . نظريه پردازان هوش معتقدند كه IQ به ما مي گويد كه چه كار مي توانيم انجام دهيم. در حاليكه هوش هيجاني به ما مي گويد كه چه كاري بايد انجام دهيم . IQ شامل توانائي ما براي يادگيري تفكر منطقي ، انتزاعي مي شود . در حاليكه هوش هيجاني به ما مي گويد كه چگونه از IQ در جهت موفقيت در زندگي استفاده كنيم . هوش هيجاني شامل توانايي ما در جهت خودآگاهي هيجاني و اجتماعي ما مي شود و مهارت هاي لازم در اين حوزه ها را اندازه مي گيرد. همچنين شامل مهارت هاي ما در شناخت احساسات خود و ديگران و مهارت هاي كافي بر ايجاد روابط سالم با ديگران و حس مسئوليت پذيري در مقابل وظايف مي باشد . (منصوري 1380) . گلمن نيز معتقد است ، هوش هيجاني شامل توانايي ما براي حل مشكلات هيجاني انعطاف پذيري و قبول واقعيت مي شود . بر اساس مطالعات دانيل گلمن در بهترين شرايط همبستگي اندكي (7%) بين هوش عمومي و برخي از ابعاد هوش هيجاني وجود دارد . به طوريكه مي توان ادعا كرد و آنها عمدتاً ماهيت مستقل دارند . وقتي افراد داراي هوش عمومي بالا در زندگي تقلا مي كنند و افراد داراي هوش متوسط به طور شگفت انگيزي پيشرفت مي كنند ، شايد بتوان آن را هوش هيجاني بالاي آنان دانست (گلمن 1998) . مطالعات ريچارد (1995) نشان داد كه نمره كل هوش عمومي همبستگي اندكي (12%) با هوش هيجاني دارد و مطالعات بار . آن نشان داد كه عناصر هوش هيجاني از هوش عمومي مستقل است (دهشيري 1380) . بيان مسئله : در خانه مغز ما چيزي زندگي مي كند به نام IQ ، كه سالها فكر مي كرديم او فرمانرواي همه دستوراتي است كه از مغز صادر مي شود ورفتار ما بر اساس خير و صلاحـي كه او تشخيـص مي دهد ، بدون چون و چرا تحت رهبري اوستو هر كجا رفتار خردمندانه اي از كسي سر مي زند يا بر عكس عمل غير عاقلانه اي انجام مي داد سريع به او نسبت IQ بالا يا IQ پائين مي زديم . اما آيا يه راستي رفتار ما نشان دهنده هوش عمومي يا كلي ماست ، اگر اين چنين است چرا با وجود هوش بالا يا همان IQ بالا در بعضي افراد بازهم رفتارهاي عجيب و غريب و احمقانه اي بروز مي كند ؟ شايد به خاطر همين پيچيدگي بود كه الكسين كارل انسان را موجودي ناشناخته معرفي كرد . اما در سال 1990 يكي از اين ناشناخته ها توسط دانيل گلمن كشف شد كه نام هوش هيجاني يا EQ لقب گرفت . هوش هيجاني چيست ؟ و چه فرقي با هوش عمومي يا همان IQ دارد؟ ( سعيد سالاركيا 1385) . نظريه پردازان هوش هيجاني به ما مي گويند كه IQ به ما مي گويد كه چه كار مي توانيم انجام دهيم . در حالي كه هوش هيجاني به ما مي گويد كه چه كاري بايد انجام دهيم ، IQ شامل توانايي ما براي يادگيري تفكر منطقي او انتزاعي مي شود ، در حاليكه هوش هيجاني به ما مي گويد كه چگونه از IQ در جهت موفقيت در زندگي استفاده كنيم . (همان منبع) . در پژوهش حاضر مي خواهيم بدانيم ، EQ يا هوش هيجاني در بين دانشجويان رشته هاي مشاوره و مهندسي چه مقدار است ؟ اگر كمي دقت كنيم علت خيلي از موفقيت ها يا ناكامي ها ، استرس ها يا آرامش هاي دروني را مي توانيم از طريق EQ رديابي كنيم و از او انتظار داشته باشيم . لذا اميدواريم در پژوهش حاضر با شناخت ويژگي هاي هوش هيجاني و مقايسه آن در بين دانشجويان گامي در جهت رشد موفقيت ها و آرامش آنان برداريم . اهميت و ضرورت پژوهش : بعضي هوش عاطفي را به عنوان يك قايق نجات يا دستاويز بسياز محكمي مي پندارند كه به كمك آن مي توان از رنج ها و ناراحتي هاي زندگي عادي خلاص شد . عده اي هم به انكار اهميتي آن پرداخته و معتقدند كه به مفهوم كهنه و قديمي لباسي نو و تـازه و پر زرق و بـرق پوشانده اند . اما واقعيت هوش هيجاني چيزي فراتر از اين ادعاها و گزافه گويي هاست . صاحب نظران و پژوهشگراني كه به بررسي و مطالعه علمي هوش عاطفي مي پردازند معتقدند كه هوش عاطفي مي تواند كاربردها و تأثيرات مهمي
3022
تميز كردن نماي ساختمان